رتبه ي صادقانه ي شما
سلام عليكم
شما چه رتبه اي به مطالبم من مي دهيد؟
خوشحال مي شوم هنگام نظر دادن، آن قسمت را كه در تصوير با دايره ي قرمز مشخص كردم پر كنيد.
سلام عليكم
شما چه رتبه اي به مطالبم من مي دهيد؟
خوشحال مي شوم هنگام نظر دادن، آن قسمت را كه در تصوير با دايره ي قرمز مشخص كردم پر كنيد.
يك روز مشغول گردگيري خانه بودم كه نوبت به ميز تلويزيون رسيد و بايد با شيشه پاك كن آن را تميز مي كردم…دقيقا آن روز از قبل از گردگيري، در فكر بودم…مشغول تميز كردن ميز شدم، آنقدر دستمال به ميز كشيده بودم آن هم با شيشه پاك كني كه فقط خودم فكر ميكردم شيشه پاك كن است كه از تميزي برق ميزد، اتفاقا خودم هم تعجب كردم كه چقدر امروز تميز شده است؛ دستمال كه همان دستمال است……!!!
مادرم از بيرون آمد گفت: واااااااااي چه خبر است؟؟ چكار كرده اي؟؟
گفتم: چرا؟؟ براي چي؟؟
گفت: هر چي خوشبوكننده ي منزل بود همه را زدي خالي كرد؟؟
گفتم: نه!!!! من اصلا خوشبو كننده نزدم!!
بعد مادرم سريع رفت تمام در و پنجره ها را باز كرد!! ببين چقدر زده اي!!!
هنوز متوجه نبودم!
بعد رفتم پيش ميز كه دستمال و شيشه پاك كن را بردارم ببرم سرجايشان،
يكدفعه ديدم اينكه شيشه پاك كن نيست!!
من تمام اين مدت داشتم با خوشبوكننده ي منزل، گردگيري مي كردم…خلاصه آن روز منزل مملو از رايحه ي خوش گل محمدي شد…..
اهل ايرانم
روزگارم بد نيست
كشوري دارم من
كه به اذعان خود غربيها
قدرت اول اين منطقه است
چه كسي بود صدا زد تحريم؟!
چه كسي بود صدا زد لوزان!
سخن از افراط و سخن از تفريط است
من در اين آبادي ديپلماتي را ديدم
كه همه اش مي خنديد
و رئيسي كه مرا اهل جهنم دانست
و به من گفت كه دلواپس چي هستي تو؟
رو به او كردم و با فرم مليحي
كه خودش مي داند
همزبان گشتم و با او
به سخن بنشستم
و برايش گفتم
آنچه را مي دانم:
دل من آرام است
و دگر نيست دلم دلواپس
من خدايي دارم كه
در اين نزديكي است
و دلم قرص به مردي است بزرگ
رهبري دارم من
رهرو راه علي (ع)
رهبري دارم من
كه در اين ورطه وانفسايي
و در اين طوفان ها
چشم در چشم دل او بستم
و دلم چون يك كوه
تكيه دارد به دل دريايش!
تو بگو يك ذره
تو بگو يك لحظه
نيستم دلواپس
چون كه بعد از الله
كه خدا حفظ كند آقا را
بگو ان شاءالله
چشم اميد به دستان علي دارم من
او بگويد همگي مي جنگيم
او بخواهد همگي مي ميريم
او اگر امر كند
انتقام فدك و كرب و بلا را يكجا
ما از اين دشمن دون مي گيريم!